هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عراقی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او از نگاه به چهرهٔ معشوق، بی‌خبری از او، و آرزوی وصال سخن می‌گوید. شاعر از درد فراق و بی‌قراری دلش می‌نالد و آرزو می‌کند که ای کاش از بی‌خبری آگاه بود یا گذری به کوی معشوق داشت. همچنین، او از صبر بی‌ثمر و گریه‌های بی‌پایان خود می‌گوید و آرزو می‌کند که اگر گوهری جز اشک داشت، آن را بر سر کوی معشوق می‌پاشید.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مضامین عاشقانهٔ عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، درک کامل آن نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۷۶

گر به رخسار تو، ای دوست، نظر داشتمی
نظر از روی خوشت بهر چه برداشتمی؟

چون من بی‌خبر از دوست دهندم خبری
باری، از بی‌خبری کاش خبر داشتمی؟

در میان آمدمی چون سر زلفت با تو
از سر زلف تو گر هیچ کمر داشتمی؟

گر ندادی جگرم وعدهٔ وصلت هر دم
کی دل و دیده پر از خون جگر داشتمی؟

گفتیم: صبر کن، از صبر برآید کارت
کردمی صبر ز روی تو، اگر داشتمی

خود کجا آمدی اندر نظرم آب روان؟
گر ز خاک در تو کحل بصر داشتمی

دل گم گشتهٔ خود بار دگر یافتمی
بر سر کوی تو گر هیچ گذر داشتمی

گر ز روی و لب تو هیچ نصیبم بودی
بهر بیماری دل گل بشکر داشتمی

کردمی بر سر کویت گهرافشانی‌ها
بجز از اشک اگر هیچ گهر داشتمی

گر عراقی نشدی پردهٔ روی نظرم
به رخ خوب تو هر لحظه نظر داشتمی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.