هوش مصنوعی: این متن به ستایش فضل و هنر و تأثیر آن بر روح و جان انسان می‌پردازد. شاعر از دریای فضل و هنر سخن می‌گوید که مانند آب کوثر بر دل و جان تأثیر می‌گذارد. او اشاره می‌کند که فضل و هنر باعث زینت جان می‌شوند و کسی که اشعار جان‌پرور را ببیند، دیگر به دنبال آب حیات نخواهد گشت. همچنین، شاعر بر این باور است که فضل و دانش باعث نام‌آوری و برتری در جهان می‌شوند و تنها کسانی که شناخت درستی از این دریای فضل دارند، می‌توانند از آن بهره‌مند شوند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق ادبی و عرفانی است که برای درک آن به سطحی از بلوغ فکری و ادبی نیاز است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰ - ایضاله

فرستاد دریای فضل و هنر
بدین خشک لب بحری از شعر تر

روان کرد جویی ز بحر روان
که دارد همی ز آب کوثر اثر

روانی لفظ روانبخش او
ببرد آبروی نسیم سحر

دل ناتوانم همانا بدید
فرستاد بهر دل من شکر

چو بر جانم از فضل زیور نیافت
بیاراست جانم به فضل درر

اگر دیدی اشعار جان پرورش
خضر آب حیوان نجستی دگر

اگر چه بسی مادر فضل زاد
به گیتی نیاورد زو به پسر

چو بر فضل صدگونه برهان نمود
به برهان شد اندر جهان نامور

فرستاد بحری که غواص طبع
برو بر نیارست کردن گذر

در آن بحر کو گشت غواص، من
چه به زانکه باشم ازو بر حذر؟

چو کشتی دانش نباشد مرا
نیفتم به نادانی اندر خطر

مسلم شد آن بحر آن را که او
شناسای بحر است و دانای بر

جهان هنر دایم‌آباد باد
از آن معدن فضل و کان هنر
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قصیدهٔ شمارهٔ ۹ - ایضاله
گوهر بعدی:قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱ - ایضاله
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.