هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از نغمه‌های حزین و عشق به معشوق الهی سخن می‌گوید. او از هجران و اشتیاق به دوست می‌نالد و آرزو می‌کند که با سماع و نعره‌های شوق به عالم مستی راه یابد. در ادامه، شاعر به شرح عشق و جمال حبیب می‌پردازد و بیان می‌کند که چگونه انسان با دیدن زیبایی‌ها به سمت عشق الهی جذب می‌شود و از ناپاکی‌ها دوری می‌جوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات خاص عرفانی مانند «سماع»، «عالم مستی» و «حبیب» ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

سر آغاز

مطربا، نغمهٔ حزین بر دار
یک زمانم دماغ جان تر دار

از نه آهنگ خردهٔ عشاق
نغمه‌ای گو، ز پردهٔ عشاق

مردم از هجر دوست، یک دمه‌ای
دل من زنده کن به زمزمه‌ای

تا من اندر سماع عشق آیم
مجلس عاشقان بیارایم

نفسی بگذرم ازین پس و پیش
ساعتی بنگرم به هستی خویش

چون که پی گم کنم ازین هستی
راه یابم به عالم مستی

همچو مستان سماع برگیرم
نعرهٔ شوق دوست درگیرم

ساعتی همچو آرزومندان
ز اشتیاق حبیب در میدان

مرغ بسمل صفت، زنم پر و بال
وآیم از روزگار حال به قال

شرح عشق محب و حسن حبیب
بدهم یک به یک علی‌الترتیب:

روز اول، چو جوهر انسان
مایل عشق بود و خالی از آن

واهب اصل آلتی بخشید
که بدو نیک را ز بد بگزید

در زمانه بدید تو بر تو
حسن با قبح و زشت با نیکو

گشت ناظر به صورت هر دو
ز صفا و کدورت هر دو

چون شد اندر دلش صفا غالب
نشد او جز جمال را طالب

روی زیبا ز روی بد بگزید
بد نخواهد کسی، چو نیکو دید

هر کجا حسن دلربایی دید
چشم جانش همی درو نگرید

هر دمش کسوتی لطیف نمود
هر زمانش ارادتی افزود

هر که عاشق به دیدهٔ جان شد
گلخنی وار پیش سلطان شد:
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:حکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.