هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی بیانگر حالتی از سرگشتگی، عشق و مستی معنوی است. شاعر خود را جزئی از میخانه و خرابات میداند، اما نه به عنوان نورسیده، بلکه به عنوان کسی که سالها در این راه است. او از غم و مستی میگوید و خود را درگیر دنیای مادی نمیبیند. همچنین، اشارهای به عشق بتان و دیوانگی شاعرانه دارد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای شراب و مستی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند دیوانگی و خرابات نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارد.
غزل شمارهٔ ۱۷
عمری است حلقهٔ در میخانهایم ما
در حلقهٔ تصرف پیمانهایم ما
از نورسیدگان خرابات نیستیم
چون خشت، پا شکستهٔ میخانهایم ما
مقصود ما ز خوردن می نیست بی غمی
از تشنگان گریهٔ مستانهایم ما
در مشورت اگر چه گشاد جهان ز ماست
سرگشتهتر ز سبحهٔ صد دانهایم ما
گر از ستاره سوختگان عمارتیم
چون جغد، خال گوشهٔ ویرانهایم ما
از ما زبان خامهٔ تکلیف کوته است
این شکر چون کنیم که دیوانهایم ما؟
چون خواب اگر چه رخت اقامت فکندهایم
تا چشم میزنی به هم، افسانهایم ما
مهر بتان در آب و گل ما سرشتهاند
صائب خمیرمایهٔ بتخانهایم ما
در حلقهٔ تصرف پیمانهایم ما
از نورسیدگان خرابات نیستیم
چون خشت، پا شکستهٔ میخانهایم ما
مقصود ما ز خوردن می نیست بی غمی
از تشنگان گریهٔ مستانهایم ما
در مشورت اگر چه گشاد جهان ز ماست
سرگشتهتر ز سبحهٔ صد دانهایم ما
گر از ستاره سوختگان عمارتیم
چون جغد، خال گوشهٔ ویرانهایم ما
از ما زبان خامهٔ تکلیف کوته است
این شکر چون کنیم که دیوانهایم ما؟
چون خواب اگر چه رخت اقامت فکندهایم
تا چشم میزنی به هم، افسانهایم ما
مهر بتان در آب و گل ما سرشتهاند
صائب خمیرمایهٔ بتخانهایم ما
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.