هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از مولانا و صائب، به توصیف عشق و شوریدگی میپردازد. هر بیت به جنبهای از عشق، از جمله سودا، بیقراری، و بیپروایی در راه معشوق اشاره دارد. همچنین، از مفاهیمی مانند مستی، بندگی، و عظمت معشوق سخن میگوید.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعارههای بهکار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
غزل شمارهٔ ۴۹
هر ذره ازو در سر، سودای دگر دارد
هر قطره ازو در دل، دریای دگر دارد
در حلقهٔ زلف او، دل راست عجب شوری
در سلسله دیوانه، غوغای دگر دارد
در سینهٔ خم هر چند، بی جوش نمیباشد
در کاسهٔ سرها می غوغای دگر دارد
نبض دل بیتابان، زین دست نمیجنبد
این موج سبک جولان، دریای دگر دارد
در دایرهٔ امکان، این نشاه نمیباشد
پیمانهٔ چشم او، صهبای دگر دارد
در شیشهٔ گردون نیست، کیفیت چشم او
این ساغر مردافکن، مینای دگر دارد
شوخی که دلم خون کرد، از وعده خلافیها
فردای قیامت هم، فردای دگر دارد
ای خواجهٔ کوته بین، بیداد مکن چندین
کاین بندهٔ نافرمان، مولای دگر دارد
از گفتهٔ مولانا، مدهوش شدم صائب
این ساغر روحانی، صهبای دگر دارد
هر قطره ازو در دل، دریای دگر دارد
در حلقهٔ زلف او، دل راست عجب شوری
در سلسله دیوانه، غوغای دگر دارد
در سینهٔ خم هر چند، بی جوش نمیباشد
در کاسهٔ سرها می غوغای دگر دارد
نبض دل بیتابان، زین دست نمیجنبد
این موج سبک جولان، دریای دگر دارد
در دایرهٔ امکان، این نشاه نمیباشد
پیمانهٔ چشم او، صهبای دگر دارد
در شیشهٔ گردون نیست، کیفیت چشم او
این ساغر مردافکن، مینای دگر دارد
شوخی که دلم خون کرد، از وعده خلافیها
فردای قیامت هم، فردای دگر دارد
ای خواجهٔ کوته بین، بیداد مکن چندین
کاین بندهٔ نافرمان، مولای دگر دارد
از گفتهٔ مولانا، مدهوش شدم صائب
این ساغر روحانی، صهبای دگر دارد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.