هوش مصنوعی: این متن عرفانی به موضوع وحدت وجود و یگانگی حق و خلق می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که در وحدت حقیقی، تمایزی بین خدا و بنده وجود ندارد و هرگونه دوگانگی و تعین، ناشی از جدایی از حقیقت است. حلول و اتحاد را امری محال می‌داند و تأکید می‌کند که وجود کثرت، تنها نمودی است و نه حقیقت ذاتی.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به دانش و تجربه کافی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات تخصصی عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

بخش ۳۱ - قاعده در بطلان حلول و اتحاد

من و ما و تو او هست یک چیز
که در وحدت نباشد هیچ تمییز

هر آن کو خالی از خود چون خلا شد
انا الحق اندر او صوت و صدا شد

شود با وجه باقی غیر هالک
یکی گردد سلوک و سیر و سالک

حلول و اتحاد از غیر خیزد
ولی وحدت همه از سیر خیزد

تعین بود کز هستی جدا شد
نه حق شد بنده نه بنده خدا شد

حلول و اتحاد اینجا محال است
که در وحدت دویی عین ضلال است

وجود خلق و کثرت درنمود است
نه هرچ آن می‌نماید عین بود است
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۰ - جواب
گوهر بعدی:بخش ۳۲ - تمثیل در نمودهای بی‌بود
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.