هوش مصنوعی: این شعر بیانگر غم و اندوه ناشی از هجران و عشق ناکام است. شاعر از یار نایاب و رنج‌های راه عشق سخن می‌گوید و از ستمگری روزگار شکایت دارد. در نهایت، عشق به یار تنها اندیشهٔ ذهن شاعر است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ستمگری روزگار و رنج عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۴۶

بر دست کس افتد چو تو یاری نه و هرگز
در دام کسی چون تو شکاری نه و هرگز

روزم سیه است از غم هجران بود آیا
چون روز سیاهم شب تاری نه و هرگز

در بادیهٔ عشق و ره شوق رساند
آزار به هر پا سر خاری نه و هرگز

گردون ستمگر کند این کار که باشد؟
یاری به مراد دل یاری نه و هرگز

در خاطر هاتف همهٔ عمر گذشته است
جز عشق تو اندیشهٔ کاری نه و هرگز
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.