هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از تصاویر و استعارههای پیچیده و اغراقآمیز برای توصیف چالشها، مبارزات، و تجربیات سخت و غیرممکن زندگی استفاده میکند. شاعر با بیان کارهای دشوار و ناممکن مانند خار بدرودن به مژگان، سنگ خاییدن به دندان، و بوسه بر دندان مار، به بیان مقاومت و پایداری در برابر سختیها میپردازد. همچنین، اشارهای به مفاهیمی مانند فریب، نیرنگ، و مبارزه با دشمنان دارد.
رده سنی:
18+
این متن دارای مفاهیم پیچیده، استعارههای عمیق، و تصاویر اغراقآمیز است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی ادبی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند نیرنگ و جنگ ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب یا دشوار باشد.
قطعه شمارهٔ ۱
خار بدرودن به مژگان خاره فرسودن به دست
سنگ خاییدن به دندان کوه ببریدن به چنگ
لعب با دنبال عقرب بوسه بر دندان مار
پنجه با چنگال ضیغم غوص در کام نهنگ
از سر پستان شیر شرزه دوشیدن حلیب
وز بن دندان مار گرزه نوشیدن شرنگ
نره غولی روز بر گردن کشیدن خیرخیر
پیرهزالی در بغل شب بر گرفتن تنگتنگ
از شراب و بنگ روز جمعه در ماه صیام
شیخ را بالای منبر ساختن مست و ملنگ
تشنه کام و پا برهنه در تموز و سنگلاخ
ره بریدن بی عصا فرسنگها با پای لنگ
طعمه بگرفتن به خشم از کام شیر گرسنه
صید بگرفتن به قهر از پنجهٔ غضبان پلنگ
نقشها بستن شگرف از کلک مه بر آب تند
نقبها کردن پدید از خار تر در خاره سنگ
روزگار رفته را بر گردن افکندن کمند
عمر باقیمانده را بر پا نهادن پالهنگ
یار را ز افسون به کوی هاتف آوردن به صلح
غیر را با یار از نیرنگ افکندن به جنگ
صد ره آسانتر بود بر من که در بزم لئام
باده نوشم سرخ و زرد و جامه پوشم رنگ رنگ
چرخ گرد از هستی من گر برآرد گو برآر
دور بادا دور از دامان نامم گرد ننگ
سنگ خاییدن به دندان کوه ببریدن به چنگ
لعب با دنبال عقرب بوسه بر دندان مار
پنجه با چنگال ضیغم غوص در کام نهنگ
از سر پستان شیر شرزه دوشیدن حلیب
وز بن دندان مار گرزه نوشیدن شرنگ
نره غولی روز بر گردن کشیدن خیرخیر
پیرهزالی در بغل شب بر گرفتن تنگتنگ
از شراب و بنگ روز جمعه در ماه صیام
شیخ را بالای منبر ساختن مست و ملنگ
تشنه کام و پا برهنه در تموز و سنگلاخ
ره بریدن بی عصا فرسنگها با پای لنگ
طعمه بگرفتن به خشم از کام شیر گرسنه
صید بگرفتن به قهر از پنجهٔ غضبان پلنگ
نقشها بستن شگرف از کلک مه بر آب تند
نقبها کردن پدید از خار تر در خاره سنگ
روزگار رفته را بر گردن افکندن کمند
عمر باقیمانده را بر پا نهادن پالهنگ
یار را ز افسون به کوی هاتف آوردن به صلح
غیر را با یار از نیرنگ افکندن به جنگ
صد ره آسانتر بود بر من که در بزم لئام
باده نوشم سرخ و زرد و جامه پوشم رنگ رنگ
چرخ گرد از هستی من گر برآرد گو برآر
دور بادا دور از دامان نامم گرد ننگ
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۲
۱۰۷۸
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر بعدی:قطعه شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.