هوش مصنوعی: این متن به مرگ میرعبدالله و تأثیر عمیق آن بر یاران و اطرافیانش می‌پردازد. شعر از بی‌مهری چرخ و گردون و ناکامی‌های زندگی میرعبدالله سخن می‌گوید و از غم و اندوه یارانش در فراق او یاد می‌کند. همچنین، به ناگهانی بودن مرگ و تأثیر آن بر زندگی دیگران اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، مفاهیمی مانند مرگ، تقدیر و اندوه ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال سنگین یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۳۷

هزار افسوس کز بزم جهان ناگاه بیرون شد
ز جور اختر و بیداد گردون میرعبدالله

هزار افغان ز بی‌مهری چرخ پیر کز کینش
به عقبی شد جوان از گیتی دون میرعبدالله

دریغا گشت در گلزار هستی ناگهان چون گل
شراب زندگی در ساغرش خون میرعبدالله

رخ تابان نهفت و کرد روز جمله یاران را
جدا از مهر روی خویش شبگون میرعبدالله

بود از ماتمش از حد فزون داغ دل یاران
که بودش مهربانی از حد افزون میرعبدالله

ز کج رفتاری گردون و بیداد سپهر دون
به ناکامی شد از بزم جهان چون میرعبدالله

رقم زد از پی تاریخ سال رحلتش هاتف
شد از بزم جهان ناکام بیرون میرعبدالله
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.