هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از غم و اندوه خود به دلیل دوری از معشوق می‌گوید. او نه تنها از از دست دادن خود (تبدیل شدن به خاک) غمگین نیست، بلکه بیشتر ناراحت است که دیگر به دیدار معشوق نخواهد رسید. حتی اگر به بهشت هم برود، آرامش نخواهد یافت، چون از حضور در کنار معشوق محروم شده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات دارد.
مطلع یک غزل
غم نه گر خاکم به باد از تندی خوی تو رفت
غم از آن دارم که محروم از سر کوی تو رفت
گلشن خلدش شود گر جا، نیاساید دگر
رشحهٔ مسکین که محروم از سر کوی تو رفت
غم از آن دارم که محروم از سر کوی تو رفت
گلشن خلدش شود گر جا، نیاساید دگر
رشحهٔ مسکین که محروم از سر کوی تو رفت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل
گوهر بعدی:مطلع یک غزل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.
