هوش مصنوعی:
این شعر از رنجها و دردهای شاعر در اثر تیرهای بلا و جور فلک میگوید، اما با امید به یاری یار و لطف پادشاه (محمود) تسلی مییابد. شاعر از بیم هجر و آههای شبانه مینالد، اما در نهایت به قدرت و عدالت پادشاه امیدوار است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی، استفاده از استعارههای پیچیده و اشاره به رنجهای وجودی که درک آنها برای مخاطبان جوانتر دشوار است.
غزل
آمد هزار تیر تو بر جسم چاک چاک
یک تیر شد خطا و شدم باعث هلاک
گر یار یاورم بود از آسمان چه بیم
گر دوست مهربان بود از دشمنان چه باک
اشکم ز بیم هجر تو هر روز تا سمک
آهم ز دست خوی تو هر شام تا سماک
بازش مگر حیات دهد لطف شهریار
اکنون که گشت رشحه ز جور فلک هلاک
محمود پادشاه که در روزگار او
از نوک ناوکش شده خفتان چرخ چاک
یک تیر شد خطا و شدم باعث هلاک
گر یار یاورم بود از آسمان چه بیم
گر دوست مهربان بود از دشمنان چه باک
اشکم ز بیم هجر تو هر روز تا سمک
آهم ز دست خوی تو هر شام تا سماک
بازش مگر حیات دهد لطف شهریار
اکنون که گشت رشحه ز جور فلک هلاک
محمود پادشاه که در روزگار او
از نوک ناوکش شده خفتان چرخ چاک
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:مطلع یک غزل
گوهر بعدی:از یک غزل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.