هوش مصنوعی:
شاعر در این بیتها از عشق و اشتیاق شدید به معشوق سخن میگوید و بیان میکند که دل و دیدهاش مالامال از یاد اوست. او امید به وصال معشوق را تنها دلیل نگهداشتن جانش میداند وگرنه به هر شیوهای از زندگی خسته میشود.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشارههای غیرمستقیم به رنج و جدایی نیاز به درک بالاتری از هیجانات انسانی دارد.
رباعی شمارهٔ ۳۷۳
دل جای تو شد و گر نه پر خون کنمش
در دیده تویی و گر نه جیحون کنمش
امید وصال توست جان را ورنه
از تن به هزار حیله بیرون کنمش
در دیده تویی و گر نه جیحون کنمش
امید وصال توست جان را ورنه
از تن به هزار حیله بیرون کنمش
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۳۷۲
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۳۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.