هوش مصنوعی:
شاعر در این بیتها از عشق و هجران میگوید. در حضور معشوق مانند گلستان شاد بوده و در دوری او با ناله و شیون روزگار گذرانده است. سپس با اشاره به دعا برای دوری چشم بد از معشوق، این پرسش را مطرح میکند که آیا خودش ممکن است چشم بد معشوق بوده باشد.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای ادبی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند هجران و چشم بد نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارد.
رباعی شمارهٔ ۴۳۵
در وصل تو پیوسته به گلشن بودم
در هجر تو با ناله و شیون بودم
گفتم به دعا که چشم بد دور ز تو
ای دوست مگر چشم بدت من بودم
در هجر تو با ناله و شیون بودم
گفتم به دعا که چشم بد دور ز تو
ای دوست مگر چشم بدت من بودم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۴۳۴
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۴۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.