هوش مصنوعی:
شاعر از ظلم و ستم فلک (سرنوشت یا روزگار) شکایت میکند و بیان میکند که از جور و جفای آن، جگرش خون شده است. او هر روز با هزار غم به شب میرسد و در انتظار است تا ببیند فلک چه چیزی از پرده بیرون خواهد آورد.
رده سنی:
15+
متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده مانند «فلک آینهگون» و «جگر خون» نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
رباعی شمارهٔ ۵۶۱
فریاد ز دست فلک آینه گون
کز جور و جفای او جگر دارم خون
روزی به هزار غم به شب میآرم
تا خود فلک از پردهچه آرد بیرون
کز جور و جفای او جگر دارم خون
روزی به هزار غم به شب میآرم
تا خود فلک از پردهچه آرد بیرون
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۵۶۰
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۵۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.