هوش مصنوعی: شخصی از دوستی سلام دریافت می‌کند که از او می‌پرسد چرا پس از دو سال که بخت به او روی آورده و به خانه بازگشته، از خانه خواجه خارج نمی‌شود. او در پاسخ توضیح می‌دهد که وکیل قاضی در کمین اوست و اگر از خانه خواجه خارج شود، به زندان خواهد افتاد. او خواجه را حصار خود می‌داند و از وزیر کمک می‌خواهد تا با قدرت او، دشمنان را شکست دهد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم پیچیده‌ای مانند عدالت، قدرت، و روابط اجتماعی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان ادبی و استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.

قطعه شمارهٔ ۲۹

به من سلام فرستاد دوستی امروز
که ای نتیجهٔ کلکت سواد بینایی

پس از دو سال که بختت به خانه باز آورد
چرا ز خانهٔ خواجه به در نمی‌آیی

جواب دادم و گفتم بدار معذورم
که این طریقه نه خودکامیست و خودرایی

وکیل قاضی‌ام اندر گذر کمین کرده‌ست
به کف قبالهٔ دعوی چو مار شیدایی

که گر برون نهم از آستان خواجه قدم
بگیردم سوی زندان برد به رسوایی

جناب خواجه حصار من است گر اینجا
کسی نفس زند از حجت تقاضایی

به عون قوت بازوی بندگان وزیر
به سیلی‌اش بشکافم دماغ سودایی

همیشه باد جهانش به کام وز سر صدق
کمر به بندگی‌اش بسته چرخ مینایی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعه شمارهٔ ۲۸
گوهر بعدی:قطعه شمارهٔ ۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.