هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر به توصیف معشوق و احساسات خود می‌پردازد. او زیبایی معشوق را با ماه مقایسه می‌کند اما تأکید می‌کند که معشوق از ماه برتر است. شاعر از معشوق می‌خواهد به دل او وارد شود و در آنجا ساکن گردد، جایی که هیچ پادشاهی بر آن حکومت نمی‌کند. در پایان، شاعر به ظلم و ستم اشاره می‌کند و از معشوق می‌پرسد که آیا بهار بی‌گناه است که اینگونه مورد ستم قرار می‌گیرد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از واژه‌ها و عبارات ممکن است برای این گروه سنی نامفهوم باشد.

غزل ۳

رخ تو دخلی به مه ندارد
که مه دو زلف سیه ندارد

به هیچ وجهت قمر نخوانم
که هیچ وجه شبه ندارد

بیا و بنشین به کنج چشمم
که کس در این گوشه ره ندارد

نکو ستاند دل از حریفان
ولی چه حاصل؟ نگه ندارد

بیا به ملکِ، دل ار توانی
که ملک دل پادشه ندارد

عداوتی نیست، قضاوتی نیست
عسس نخواهد، سپه ندارد

یکی بگوید به آن ستمگر :
« بهار مسکین گنه ندارد؟»
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲
گوهر بعدی:غزل ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.