هوش مصنوعی: این شعر از دست دادن عشق و یار را بیان می‌کند و احساسات عمیق غم، اندوه و ناامیدی شاعر را به تصویر می‌کشد. او از ویرانی زندگی خود، از دست دادن جوانی و آرامش، و بی‌پاسخ ماندن ناله‌هایش می‌گوید. شاعر گیتی را مقصر نمی‌داند، بلکه دل خود را عامل این مصائب می‌داند و در پایان آرزوی رهایی از این دل بی‌وفا را دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و غمگین است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد. همچنین، درک کامل احساسات و مفاهیم بیان‌شده نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

قصیدهٔ ۲

از من گرفت گیتی یارم را
وز چنگ من ربود نگارم را

ویرانه ساخت یکسره کاخم را
آشفته کرد یکسره کارم را

ز اشک روان و خاک به سر کردن
در پیش دیده کند مزارم را

یک سو سرشک و یک‌سو داغ دل
پر باغ لاله ساخت کنارم را

گر باغ لاله داد به من، پس چون
از من گرفت لاله عذارم را؟

در خاک کرد عشق و شبابم را
بر باد داد صبر و قرارم را

بر گور مرده ریخت شرابم را
در کام سگ فکند شکارم را

جام می‌ام فکند ز کف و آن گاه
اندر سرم شکست خمارم را

بس زار ناله کردم و پاسخ داد
با زهر خند، نالهٔ زارم را

گفتم بهار عشق دمید اما
گیتی خزان نمود بهارم را

گیتی گنه نکرد و گنه دل کرد
کاین گونه کرد سنگین بارم را

باری، بر آن سرم که از این سینه
بیرون کنم دل بزه‌کارم را
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قصیدهٔ ۱
گوهر بعدی:قصیدهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.