هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی‌های طبیعت و تغییر فصل‌ها می‌پردازد. باد صبا با وزیدن خود، لباس‌های رنگارنگ به گل‌ها می‌پوشاند و صحنه‌ای زیبا در باغ خلق می‌کند. سپس ابر سیاهی از کوه‌ها می‌آید و قصد تخریب این زیبایی‌ها را دارد، اما باد صبا با او مقابله می‌کند. در نهایت، طبیعت با تمام زیبایی‌هایش به زندگی ادامه می‌دهد.
رده سنی: 12+ این شعر دارای مفاهیم عمیق و تصاویر شاعرانه است که ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان و اصطلاحات ادبی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین دشوار باشد.

قصیدهٔ ۱

دگر باره خیاط باد صبا
بر اندام گل دوخت رنگین قبا

یکی را به بر ارغوانی سلب
یکی را به تن خسروانی ردا

ز اصحاب بستان که یکسر بدند
برهنه تن و مفلس و بینوا

به دست یکی بست زیبا نگار
به پای یکی بست رنگین حنا

بیاراست بر پیکر سرو بن
یکی سبز کسوت ز سر تا به پا

برافکند بر دوش بید نگون
ز پیروزه دراعه‌ای پربها

بسی ساخت بازیچه و پخش کرد
به اطفال باغ از گل و از گیا

به دست یکی پیکری خوب چهر
به چنگ یکی لعبتی خوش لقا

یکی بسته شکلی به رخ بلعجب
یکی هشته تاجی به سر خوشنما

یکی را به بر، طرفه‌ای مشک بیز
یکی را به کف حقه‌ای عطر سا

پس آن گه بسی عقد گوهر ز هم
گسست و پراکندشان بر هوا

درخت شکوفه ده انگشت خویش
فرا پیش کرد و ربود آن عطا

سیه ابر توفنده کز جیش دی
جدا مانده در کوه جفت عنا

بر آن شد که آید به یغمای باغ
بتاراجد آن ایزدی حله‌ها

برآمد خروشنده از کوهسار
بپیچید از خشم چون اژدها

که ناگاه باد صبا در رسید
زدش چند سیلی همی بر قفا

بنالید از آن درد ابر سیاه
شد آفاق از ناله‌اش پر صدا

تو گفتی سیه بنده‌ای کرده جرم
دهد خواجه اکنون مر او را جزا

ببارد ز مژگان سرشک آن چنان
کز آن تر شود باغ و صحن سرا

گه از خشم دندان نماید همی
بتابد ز دندانش نور و ضیا

ببالد چمن ز آن خروش و غریو
بخندد سمن ز آن فغان و بکا

چنان کز خروشیدن کوس رزم
بخندد همی لشکر پادشا
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:قصیدهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.