هوش مصنوعی: این شعر حافظ از غزل‌های معروف اوست که در آن از عشق، رنج‌های عاشقانه، ناپایداری دنیا، و اهمیت دوستی و مدارا سخن می‌گوید. شاعر از دل‌بردگی، رازهای آشکار شده، و آرزوی دیدار یار می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند مروت با دوستان، مدارا با دشمنان، و لذت‌های زودگذر دنیوی اشاره می‌کند. در پایان، حافظ از خرقه‌ی می‌آلود خود دفاع کرده و از شیخ پاکدامن می‌خواهد که او را معذور بدارد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق فلسفی، عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند می‌نوشی و عیش و مستی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب یا گمراه‌کننده باشد.

غزل شمارهٔ ۵

دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که بازبینم دیدار آشنا را

ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل
هات الصبوح هبوا یا ایها السکارا

ای صاحب کرامت شکرانه ی سلامت
روزی تفقدی کن درویش بینوا را

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا

در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را

آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند
اشهی لنا و احلی من قبله العذارا

هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را

سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد
دلبر که در کف او موم است سنگ خارا

آیینه ی سکندر جام می است بنگر
تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا

خوبان پارسی گوی بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت رندان پارسا را

حافظ به خود نپوشید این خرقه ی می آلود
ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.