هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان عاشقی است که در عشق معشوق خود سوزان و گدازان است. او خود را مانند بلبلی می‌داند که در انتظار شکفتن گل است، یا عودی که در آتش می‌سوزد. شاعر از غم و جفای معشوق می‌نالد، اما عشق را با تمام رنج‌هایش می‌پذیرد. او خود را بینیاز از دنیا و مادیات معرفی می‌کند و تنها عشق را می‌ستاید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر وجود دارد که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل

دلا در عشق تو صد دفترستم
که صد دفتر ز کونین ازبرستم

منم آن بلبل گل ناشکفته
که آذر در ته خاکسترستم

دلم سوجه ز غصه وربریجه
جفای دوست را خواهان ترستم

مو آن عودم میان آتشستان
که این نه آسمانها مجمرستم

شد از نیل غم و ماتم دلم خون
بچهره خوشتر از نیلوفرستم

درین آلاله در کویش چو گلخن
به داغ دل چو سوزان اخگرستم

نه زورستم که با دشمن ستیزم
نه بهر دوستان سیم و زرستم

ز دوران گرچه پر بی جام عیشم
ولی بی دوست خونین ساغرستم

چرم دایم درین مرز و درین کشت
که مرغ خوگر باغ و برستم

منم طاهر که از عشق نکویان
دلی لبریز خون اندر برستم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:قصیده
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.