هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از تغییر وضعیت خود از یک صید بی‌پناه به یک شهباز آزاد سخن می‌گوید. او از عشق و جذبه‌های آن می‌نالد و تأثیرات عمیق معشوق بر روح و جان خود را توصیف می‌کند. همچنین، از وسواس‌های عاشقانه و قدرت معشوق در اسیر کردن دلش سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۳

من نه آن صیدم که بودم پاسدار اکنون مرا
ورنه شهبازی ز چنگت می‌کشد بیرون مرا

زود می‌بینی رگ جانم به چنگ دیگری
گر نوازش می‌کنی زین پس به این قانون مرا

آن که دی بر من کشید از غمزه صد شمشیر تیز
تا تو واقف می‌شود می‌افکند در خون مرا

آن که دوش از پیش چشم ساحرش بگریختم
تا تو می‌یابی خبر می‌بندد از افسون مرا

آن که در دل خیل وسواسش پیاپی می‌رسد
تا تو خود را می‌رسانی می‌کند مجنون مرا

آن که از یک حرف مستم کرد اگر گوید دو حرف
می‌تواند کرد مدهوش از لب میگون مرا

آن گران تمکین که من دیدم همانا قادر است
کز تو بار عاشقی بر دل نهد افزون مرا

گر به آن خورشیدرو یک ذره خود را می‌دهم
می‌برد در عزت از رغم تو بر گردون مرا

چون گریزم محتشم گر آن بت زنجیر موی
پای دل بندد پس از تحقیق این مضمون مرا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.