هوش مصنوعی: این متن از حافظ، شاعر بزرگ فارسی، بیانگر نگرش عرفانی و انتقادی به زهد ظاهری و دنیای مادی است. شاعر به موضوعاتی مانند عشق، عرفان، انتقاد از زاهدین ظاهرپرست، و تاکید بر درونگرایی و حقیقت درونی می‌پردازد. او بر این باور است که در طریقت عرفانی، هر آنچه برای سالک پیش می‌آید خیر اوست و در مسیر مستقیم، گمراهی وجود ندارد. همچنین، شاعر به نقد دنیای مادی و قدرت‌های ظاهری می‌پردازد و تاکید می‌کند که در این مسیر، کبر و ناز و حاجب و دربان جایی ندارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، انتقادهای اجتماعی و نگرش انتقادی به زهد ظاهری نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارد.

غزل شمارهٔ ۷۱

زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست

در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست
در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست

تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه ی شطرنج رندان را مجال شاه نیست

چیست این سقف بلند ساده ی بسیارنقش
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست

این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست

صاحب دیوان ما گویی نمی‌داند حساب
کاندر این طغرا نشان حسبة لله نیست

هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو
کبر و ناز و حاجب و دربان بدین درگاه نیست

بر در میخانه رفتن کار یکرنگان بود
خودفروشان را به کوی می فروشان راه نیست

هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست
ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست

بنده ی پیر خراباتم که لطفش دایم است
ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست

حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالی مشربیست
عاشق دردی کش اندر بند مال و جاه نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.