هوش مصنوعی: این متن از حافظ، شاعر بزرگ ایرانی، درباره عشق و رهایی از قید عقل و منطق سخن می‌گوید. او عشق را راهی بی‌کناره توصیف می‌کند که تنها با فدا کردن جان می‌توان به آن رسید. حافظ از اهمیت عشق و رهایی از ترس‌های عقلانی می‌گوید و تأکید می‌کند که در راه عشق، نیازی به استخاره و تردید نیست. او همچنین به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره می‌کند و بیان می‌کند که تنها چشم پاک می‌تواند آن را ببیند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رهایی از عقل و فدا کردن جان نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارد.

غزل شمارهٔ ۷۲

راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست

هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست

ما را ز منع عقل مترسان و می بیار
کان شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست

از چشم خود بپرس که ما را که می‌کشد
جانا گناه طالع و جرم ستاره نیست

او را به چشم پاک توان دید چون هلال
هر دیده جای جلوه ی آن ماه پاره نیست

فرصت شمر طریقه ی رندی که این نشان
چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست

نگرفت در تو گریه ی حافظ به هیچ رو
حیران آن دلم که کم از سنگ خاره نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.