هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین از زبان عاشقی بیان می‌شود که از فراق و درد عشق رنج می‌برد. او از اشک‌های خونین، تیغ‌های نگاه معشوق و رنج‌های عشق می‌گوید. معشوق گاهی رخ می‌نماید اما دوباره ناپدید می‌شود. شاعر از عذاب عشق و ناتوانی در رسیدن به معشوق شکایت دارد و در نهایت، با دیدن خط زیبای معشوق، از توصیف ساده‌ی دیگران چشم‌پوشی می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عمیق عاشقانه و غمگین است که درک آن به بلوغ عاطفی و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۸۲

ز خواب دیده گشاد وز رخ نقاب کشید
هزار تیغ ز مژگان برآفتاب کشید

نه اشک بود که چشمش به قتلم از مژه راند
که ریخت خون من و تیغ خود به آب کشید

ز غم هلاک شدم در رکاب بوسی او
که پا ز دست من از حلقهٔ رکاب کشید

خدنگ فتنه ز دل میفتاد کج دو سه روز
به چشم بد دگر این تیر را که تاب کشید

نمود دوش به من رخ ولی دمی که مرا
حواس رخت به خلوت سرای خواب کشید

دمی که ماند فلک عاجز چشیدن آن
به قدرت عجبی عاشق خراب کشید

دلم به بزم تو با غیر بود عذرش خواه
که گرچه داشت بهشتی بسی عذاب کشید

هلاک ساز مرا پیش از آن که شهره شوی
که کارم از تو به زاری و اضطراب کشید

به وصف ساده رخان محتشم کتابی ساخت
ولی چو دید خطت خط بر آن کتاب کشید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.