هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت چشم‌های سیاه معشوق می‌پردازد و از تأثیر عمیق آن بر شاعر و جهان اطراف سخن می‌گوید. چشم‌های معشوق به عنوان منبع فتنه، جذابیت و قدرت توصیف شده‌اند و شاعر از تسلیم شدن در برابر این جذابیت سخن می‌گوید.
رده سنی: 15+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و توصیفات شاعرانه است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند «فتنه» و «تسلیم شدن» ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۵۳۴

زهی کرشمهٔ تو را سرمه‌سای چشم سیاه
دو عالمت نگرستن بهای چشم سیاه

دو حاجب تو کمین گاه لشگر فتنه
سپرده‌اند به آن گوشه‌های چشم سیاه

هزار چشم چو نرگس نهاده‌اند بتان
که بنگری و شوندت فدای چشم سیاه

ز خواب بستن من آزمود قدرت خویش
چو شد به غمزه و شوندت فدای چشم سیاه

جلای چهره روز سفید گردد اگر
برآفتاب گمارد بلای چشم سیاه

ستاده چشم برایمانم آن که داده مدام
ز خوان نامه سفیدان غذای چشم سیاه

هزارخانه سیه ساز در کمین دارد
برای محتشم آن مه ورای چشم سیاه

دو چشم محتشم از اشک سرخ گشت سفید
ز بهر چهرهٔ گلگون برای چشم سیاه
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.