هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد هجران و عشق ناکام سخن می‌گوید. او خود را گرفتار دوزخ فراق دانسته و از رنج‌های عشق، حسادت دیگران، و ملامت مردم شکایت می‌کند. با این حال، در عین ناکامی، از صبر و تحمل بالایی برخوردار است و وفاداری را می‌ستاید. در نهایت، شاعر به از دست دادن کنترل بر هوس‌ها و دوری از کامرانی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و روان‌شناختی مانند هجران، رنج عشق، و تضادهای درونی در این شعر مطرح شده‌اند که درک آن‌ها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند حسادت و ملامت ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۵۴۶

من کیستم به دوزخ هجران فتاده‌ای
وز جرم عشق دل به عقوبت نهاده‌ای

تشریف وصل در بر اغیار دیده‌ای
با دل قرار فرقت دل دار داده‌ای

از جوی یار بر سر آتش نشسته‌ای
وز رشگ غیر بر در غیرت ستاده‌ای

پا از ره سلامت دوران کشیده‌ای
بر خورد در ملامت مردم گشاده‌ای

در شاه راه جور کشی پر تحملی
در وادی وفا طلبی کم اراده‌ای

در کامکاری از همه آفاق کمتری
در بردباری از همه عالم زیاده‌ای

چون محتشم عنان هوس داده‌ای ز دست
وز رخش کامرانی دوران پیاده‌ای
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.