هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، خطاب به باد صبا است و از آن می‌خواهد پیامی را به معشوق برساند. شاعر از صبا می‌خواهد با زبانِ اشاره و رمز، حال و هوای خود را به معشوق منتقل کند و در صورت نیاز، با گریه و زاری یا دیگر روش‌های مناسب، خواسته‌اش را به او برساند. در نهایت، شاعر صبا را تنها کسی می‌داند که می‌تواند این غزل را به معشوق برساند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عاشقانه و عارفانه این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد و درک کامل آن نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.

غزل شمارهٔ ۵۸۴

رو ای صبا بر آن سرو دلستان که تو دانی
زمین به بوس که منت در آن زمان که تو دانی

چو شرح حال تو پرسد ز محرمان به اشارت
بگو که قاصدم از جانب فلان که تو دانی

پس از نیاز به او عرض کن چنانکه نرنجد
حکایتی ز زبانم به آن زبان که تو دانی

اگر به خنده لب کامبخش خود نگشاید
ازو به گریه و زاری طلب کن آن که تو دانی

وگر به ابروی پرچین گره زند به کرشمه
گره‌گشائی ازین کار کن چنان که تو دانی

نشان خنده چو پیدا بود از آن لب نوشین
همان به خواه که گفتیم به آن لسان که تو دانی

به جز صبا که برد محتشم چنین غزلی را
دلیر جانب آن سرو نکته‌دان که تو دانی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۸۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.