هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از عشق، عرفان، و رهایی از قید و بندهای دنیوی سخن میگوید. او از عشق به معشوق، تسلیم در برابر فرمان او، و رهایی از وسوسههای عقل صحبت میکند. همچنین، شاعر از زهد خشک ابراز نارضایتی کرده و به دنبال لذتهای معنوی و روحانی است. در نهایت، او از سفر روحانی و عشق بیپایان سخن میگوید.
رده سنی:
18+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رهایی از قید و بندهای عقل و زهد خشک ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده و نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۱۱۶
کسی که حسن و خط دوست در نظر دارد
محقق است که او حاصل بصر دارد
چو خامه بر خط فرمان او سر طاعت
نهادهایم مگر او به تیغ بردارد
کسی به وصل تو چون شمع یافت پروانه
که زیر تیغ تو هر دم سری دگر دارد
به پای بوس تو دست کسی رسید که او
چو آستانه بدین در همیشه سر دارد
ز زهد خشک ملولم بیار باده ناب
که بوی باده مدامم دماغ تر دارد
ز باده هیچت اگر نیست این نه بس که تو را
دمی ز وسوسه عقل بیخبر دارد
کسی که از در تقوا قدم برون ننهاد
به عزم میکده اکنون سر سفر دارد
دل شکسته حافظ به خاک خواهد برد
چو لاله داغ هوایی که بر جگر دارد
محقق است که او حاصل بصر دارد
چو خامه بر خط فرمان او سر طاعت
نهادهایم مگر او به تیغ بردارد
کسی به وصل تو چون شمع یافت پروانه
که زیر تیغ تو هر دم سری دگر دارد
به پای بوس تو دست کسی رسید که او
چو آستانه بدین در همیشه سر دارد
ز زهد خشک ملولم بیار باده ناب
که بوی باده مدامم دماغ تر دارد
ز باده هیچت اگر نیست این نه بس که تو را
دمی ز وسوسه عقل بیخبر دارد
کسی که از در تقوا قدم برون ننهاد
به عزم میکده اکنون سر سفر دارد
دل شکسته حافظ به خاک خواهد برد
چو لاله داغ هوایی که بر جگر دارد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.