هوش مصنوعی: یک نوجوان مغرور که در خدمت پادشاه است، با زندگی پرزرق و برق خود به یک عابد فقیر که در صحرا علف می‌خورد، تمسخر می‌کند و او را به دلیل فقر و ساده‌زیستی تحقیر می‌نماید. عابد در پاسخ به او می‌گوید که اگر او نیز مانند عابد ساده‌زیستی می‌کرد، عمر خود را در خدمت پادشاه تلف نمی‌کرد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، بحث‌های مربوط به سبک زندگی، غرور، و ساده‌زیستی برای نوجوانان و بزرگسالان آموزنده‌تر خواهد بود.

بخش ۱۸ - حکایة العابد الذی کان قوته العلف لیأمن دینه من التلف

نوجوانی از خواص پادشاه
می‌شدی، با حشمت و تمکین، به راه

دل ز غم خالی و سر پر از هوس
جمله اسباب تنعم پیش و پس

بر یکی عابد، در آن صحرا گذشت
کاو علف می‌خورد، آن آهوی دشت

هر زمان، در ذکر حی لایموت
شکر گویان کش میسر گشت قوت

نوجوان سویش خرامید و بگفت:
کای شده با وحشیان در قوت جفت!

سبز گشته، چون زمرد، رنگ تو
چونکه ناید جز علف در چنگ تو

شد تنت چون عنکبوت، از لاغری
چون گوزنان، چند در صحرا چری؟

گر چو من بودی تو خدمتگار شاه
در علف خوردن نمی‌گشتی تباه

پیر گفتش: کای جوان نامدار
کت بود از خدمت شه افتخار

گر چو من، تو نیز می‌خوردی علف
کی شدی عمرت در این خدمت تلف؟
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۷ - فی ذم من یتفاخر بتقرب الملوک مع أنه یزعم الانخراط فی سلک أهل السلوک
گوهر بعدی:بخش ۱۹ - فی ذم المتمکنین فی المناصب الدنیویة للحظوظ الواهیة الدنیة
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.