هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از عشق الهی و جمال معنوی سخن میگوید. در این شعر، عشق به عنوان نیرویی قدرتمند توصیف میشود که جهان را تحت تأثیر قرار میدهد و عقل و خرد در برابر آن ناتوان هستند. شاعر همچنین به مفاهیمی مانند غیرت، غم، و عشق زمینی اشاره میکند و از زیبایی و جذابیت معشوق سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیدهی ادبی و فلسفی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی خواندن متون ادبی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۵۲
در ازل پرتوی حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
جلوهای کرد رخت دید ملک عشق نداشت
عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
عقل میخواست کز آن شعله چراغ افروزد
برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز
دست غیب آمد و بر سینه ی نامحرم زد
دیگران قرعه ی قسمت همه بر عیش زدند
دل غمدیده ی ما بود که هم بر غم زد
جان علوی هوس چاه زنخدان تو داشت
دست در حلقه ی آن زلف خم اندر خم زد
حافظ آن روز طرب نامه ی عشق تو نوشت
که قلم بر سر اسباب دل خرم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
جلوهای کرد رخت دید ملک عشق نداشت
عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
عقل میخواست کز آن شعله چراغ افروزد
برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز
دست غیب آمد و بر سینه ی نامحرم زد
دیگران قرعه ی قسمت همه بر عیش زدند
دل غمدیده ی ما بود که هم بر غم زد
جان علوی هوس چاه زنخدان تو داشت
دست در حلقه ی آن زلف خم اندر خم زد
حافظ آن روز طرب نامه ی عشق تو نوشت
که قلم بر سر اسباب دل خرم زد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.