هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دلبستگی شدید خود به معشوق سخن می‌گوید. او توصیف می‌کند که چگونه عشق معشوق او را مست و بی‌خود کرده و هر کس که از جام عشق او بنوشد، حتی اگر سنگی سخت باشد، توبه‌اش می‌شکند. شاعر همچنین به قدرت و نفوذ معشوق اشاره می‌کند که حکمش همه‌جا جاری است و دستش به همه می‌رسد. در پایان، شاعر تأکید می‌کند که تنها عاشقان به دامن دوست می‌رسند و دیگران هرگز به این مقام دست نمی‌یابند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۶

جرعه‌ای می نخورده از دستش
بیخودم کرد نرگس مستش

هر که از جام عشق او می‌خورد
توبه گر سنگ بود بشکستش

به کسی مبتلا شدم که نرست
مرغ از دام و ماهی از شستش

به همه جای می‌رود حکمش
به همه کس همی رسد دستش

از عنایت مپرس کن معنی
نیست در حق بنده گر هستش

هر که عاشق نشد، به دامن دوست
نرسد دست همت پستش

سیف از مشک بوی دوست شنید
بر گریبان خویشتن بستش
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.