هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق، زیبایی، طبیعت و شادی سخن می‌گوید. او از حالات روحی خود در نماز و یاد معشوق می‌گوید و از زیبایی‌های طبیعت و فصل بهار به عنوان نمادهایی از عشق و شادی یاد می‌کند. شاعر همچنین از تحمل رنج‌ها و از دست دادن صبر و هوش خود سخن می‌گوید و در نهایت از عروس هنر و زیبایی می‌خواهد که به خاطر آمدن داماد (معشوق) خود را بیاراید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا بتواند به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۱۷۳

در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد

از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار
کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد

باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند
موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد

بوی بهبود ز اوضاع جهان می‌شنوم
شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد

ای عروس هنر از بخت شکایت منما
حجله ی حسن بیارای که داماد آمد

دل فریبان نباتی همه زیور بستند
دلبر ماست که با حسن خداداد آمد

زیر بارند درختان که تعلق دارند
ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد

مطرب از گفته ی حافظ غزلی نغز بخوان
تا بگویم که ز عهد طربم یاد آمد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.