هوش مصنوعی: این شعر به بیان تفاوت‌های میان انسان‌ها در مسیر زندگی و رسیدن به حقیقت می‌پردازد. برخی با درک حقیقت، به خدا نزدیک می‌شوند، برخی درگیر مکافات و ملاقات می‌شوند، عده‌ای به عشرت و حسرت می‌گذرانند، و گروهی دیگر در جستجوی معنویت هستند. همچنین اشاره می‌کند که برخی بدون تلاش به مقصد می‌رسند، در حالی که دیگران با تلاش زیاد نتیجه‌ای نمی‌گیرند. در پایان، هشدار می‌دهد که برخی از حقیقت دور شده‌اند و به باطل گراییده‌اند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی و هشداردهنده نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۲۶

مردان خدا پردهٔ پندار دریدند
یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند

هر دست که دادند از آن دست گرفتند
هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند

یک طایفه را بهر مکافات سرشتند
یک سلسله را بهر ملاقات گزیدند

یک فرقه به عشرت در کاشانه گشادند
یک زمره به حسرت سر انگشت گزیدند

جمعی به در پیر خرابات خرابند
قومی به بر شیخ مناجات مریدند

یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد
یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند

فریاد که در رهگذر آدم خاکی
بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند

همت طلب از باطن پیران سحرخیز
زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند

زنهار مزن دست به دامان گروهی
کز حق ببریدند و به باطل گرویدند

چون خلق درآیند به بازار حقیقت
ترسم نفروشند متاعی که خریدند

کوتاه نظر غافل از آن سرو بلند است
کاین جامه به اندازهٔ هر کس نبریدند

مرغان نظرباز سبک‌سیر فروغی
از دام گه خاک بر افلاک پریدند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۷
نظرها و حاشیه ها
غزل مردان خدا سروده فروغی بسطامی
۱۳۹۹/۸/۳۰ ۱۴:۵۹

غزل مردان خدا سروده فروغی بسطامی