هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از زبان عاشقی بیان می‌شود که به معشوق خود ابراز علاقه می‌کند و از عشق بی‌نظیر خود سخن می‌گوید. شاعر از احساسات عمیق خود، بی‌قراری در عشق، و وابستگی به معشوق می‌گوید و همچنین به مفاهیمی مانند تقدیر، صبر، و ایمان اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۳۷۲

زان پرده می‌گشاید دل بند نازنیم
تا در نظر نیاید زیبا نگار چینم

دانی به عالم عشق بهر چه بی‌نظیرم
وقتی اگر ببینی معشوق بی‌قرینم

گفتم نظر بدوزم تا بی دلم نخوانند
پیشی گرفت عشقش بر عقل پیش بینم

ای خسرو ملاحت در من نظر مپوشان
زیرا که خرمنت را درویش خوشه چینم

بالای خود میا را کز پا فتاده عقلم
رخسار خو بپوشان کز دست رفت دینم

هر چند آستینت در دست من نیفتاد
لیکن بر آستانت فرسوده شد جبینم

تا بر درت گذشتم، آسوده از بهشتم
تا با تو دست گشتم، فارغ ز حور عینم

گر بخت خفتهٔ من از خواب ناز خیزد
هم با تو می‌کشم می، هم با تو می‌نشینم

چون جم مرا فروغی از اهرمن چه پروا
تا اسم اعظم دوست نقش است بر نگینم
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.