هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به توصیف معشوق، عشق، و حالات عاشقانه می‌پردازد. شاعر از زلف معشوق، لب شیرینش، و تأثیرات عشق بر دل سخن می‌گوید و با اشاره به مفاهیمی مانند محشر، خنجر، و شراب، جنبه‌های عرفانی و فلسفی را نیز مطرح می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات فلسفی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند.

غزل شمارهٔ ۴۲۴

حلقهٔ زلف سیاهش بر رخ انور ببین
آفتاب و سایه را سرگرم یکدیگر ببین

با سپاه غمزه بازآمد پی تسخیر دل
موکب لشکر نگر، جمعیت سلطان ببین

هر کجا نقاش نقش قامت و لعلش کشید
جلوهٔ طوبی نگر، سرچشمهٔ کوثر ببین

تنگ شکر از دهان می‌بارد آن شیرین پسر
شکر اندر پسته بنگر، پسته در شکر ببین

تا مگر در دامن محشر بگیرم دامنش
چاک دامان مرا تا دامن محشر ببین

هر دو عالم را به یک ضربت به خون آغشته ساخت
قوت بازو نگر، خاصیت خنجر ببین

هر دم از فیض لب ساقی شراب لعل را
نشهٔ دیگر نگر، خاصیت خنجر ببین

گر ندیدی قبض و بسط عشق را بر یک بساط
گریهٔ مینا نگر، خندیدن ساغر ببین

گر ندیدی شاخسار خشک هنگام بهار
در بهار عشق کامم خشک و چشمم تر ببین

تنگ دستان در بهای وصل او سر می‌دهند
بی نوایان را هوای سلطنت بر سر ببین

هیچ دوری جام امید فروغی می نداشت
گردش گردون نگر، بی‌مهری اختر ببین
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.