هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه، با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی، به موضوعاتی مانند عشق، زیبایی، دوری و اشتیاق میپردازد. شاعر از معشوقهای سخن میگوید که ارزش خود را نمیداند و از دوری او رنج میبرد. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند چشمهٔ حیوان و روز رستاخیز نیز دیده میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعارهها و اشارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۵۰۲
جنس گران بهای خود ارزان نمیکنی
یعنی بهای بوسه به صد جان نمیکنی
روزی نمیشود که برغم شکرفروش
از خنده شره را شکرستان نمیکنی
برکس نمیکنی نظر ای ترک شوخ چشم
کاو را هلاک خنجر مژگان نمیکنی
ای یوسف عزیز سفر کرده تا به کی
از مصر رو به جانب کنعان نمیکنی
گر بنگری به چشمهٔ نوشین خویشتن
دیگر خیال چشمهٔ حیوان نمیکنی
دستی نمیکشی به سر زلف خود چرا
عنبر به جیب و مشک به دامان نمیکنی
یارب چه قاتلی تو که فردای رستخیز
تعیین خون بهای شهیدان نمیکنی
با خط چون بنفشه و رخسار چون سمن
جایی نمیروی که گلستان نمیکنی
تا کی فروغی از غم او جان نمیدهی
دشوار خویشتن ز چه آسان نمیکنی
یعنی بهای بوسه به صد جان نمیکنی
روزی نمیشود که برغم شکرفروش
از خنده شره را شکرستان نمیکنی
برکس نمیکنی نظر ای ترک شوخ چشم
کاو را هلاک خنجر مژگان نمیکنی
ای یوسف عزیز سفر کرده تا به کی
از مصر رو به جانب کنعان نمیکنی
گر بنگری به چشمهٔ نوشین خویشتن
دیگر خیال چشمهٔ حیوان نمیکنی
دستی نمیکشی به سر زلف خود چرا
عنبر به جیب و مشک به دامان نمیکنی
یارب چه قاتلی تو که فردای رستخیز
تعیین خون بهای شهیدان نمیکنی
با خط چون بنفشه و رخسار چون سمن
جایی نمیروی که گلستان نمیکنی
تا کی فروغی از غم او جان نمیدهی
دشوار خویشتن ز چه آسان نمیکنی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.