هوش مصنوعی: این متن یک شعر عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از معشوق وصف‌های زیبا و اغراق‌آمیز می‌کند و از درد عشق و فراق می‌نالد. همچنین در بخشی از شعر، به مدح و ستایش یک پادشاه (ناصرالدین) پرداخته شده است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عاشقانه و عرفانی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از برخی استعاره‌های پیچیده و واژگان ادبی بالا، فهم آن را برای سنین پایین‌تر دشوار می‌سازد.

شمارهٔ ۱

ای بهشتی رخ طوبی قد خورشید لقا
بشنو این بیت خوش از خسرو جاوید لقا

« تو اگر پای به دشت آری شیران دژم
بگریزند ز پیش تو چو آهوی ختا»

با دو زلفت سخن از مشک ختن محض غلط
با دو چشمت مثل از آهوی چین عین خطا

چشم پر خواب تو هم خسته و هم خسته نواز
زلف پر تاب تو هم عقده و هم عقده گشا

هم فکندی سر یک قوم به شمشیر ستم
هم شکستی دل یک جمع به بازوی جفا

مدعا در دل من هیچ نماند از دهنت
بس که دشنام شنیدم به مکافات دعا

دوش حرفی زدم از گوشه به چمن
تا ننازد پس از این نرگس بی شرم و حیا

خون مژگان تو امروز گذشت از سر من
تا دگر پا نگذارم به سر کوی وفا

دست خالی نتوان رفت به خاک در دوست
قدمی همرهم ای چشم گهربار بیا

بر سر طالب اگر تیغ ببارد ز سپهر
نکند دامن مطلوب خود از چنگ رها

بی‌دل شیفته هرگز نخروشد ز گزند
عاشق دلشده هرگز نگریزد ز بلا

گر فروغی لب خسرو مددی ننماید
من کجا نکتهٔ شیرین شکربار کجا

شرف کعبهٔ اسلام ملک ناصردین
آن که جان آمده در حضرتش از بهر فدا

آن شهنشاه کرم پیشه که بر خاک درش
شیوهٔ بنده بود گاه دعا، گاه ثنا
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.