هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از آرزوی بازگشت عشق و محبوب از دست رفته خود سخن می‌گوید. او امیدوار است که با بازگشت محبوب، شادی و دولت به زندگی‌اش بازگردد. شاعر از خدا می‌خواهد که محبوبش را به او بازگرداند و ابراز می‌کند که حاضر است برای این بازگشت هر کاری انجام دهد. او همچنین از تأثیرات موسیقی و زمان‌های خاص (مانند صبح) بر احساساتش سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده شعر کلاسیک فارسی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۳۶

اگر آن طایر قدسی ز درم بازآید
عمر بگذشته به پیرانه سرم بازآید

دارم امید بر این اشک چو باران که دگر
برق دولت که برفت از نظرم بازآید

آن که تاج سر من خاک کف پایش بود
از خدا می‌طلبم تا به سرم بازآید

خواهم اندر عقبش رفت به یاران عزیز
شخصم ار بازنیاید خبرم بازآید

گر نثار قدم یار گرامی نکنم
گوهر جان به چه کار دگرم بازآید

کوس نودولتی از بام سعادت بزنم
گر ببینم که مه نوسفرم بازآید

مانعش غلغله چنگ است و شکرخواب صبوح
ور نه گر بشنود آه سحرم بازآید

آرزومند رخ شاه چو ماهم حافظ
همتی تا به سلامت ز درم بازآید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.