هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از نداری و بیپولی خود میگوید و اینکه با وجود خرجهای فراوان، پولی ندارد. او از دنیا و لذتهای آن دور است و هنر خود را بیاثر میداند چون تقدیر با او یار نیست. در نهایت، به درگاه خدا پناه میبرد و راه نجات را تنها در او میبیند.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی موجود در متن برای درک بهتر به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد شکل میگیرد.
شمارهٔ ۳ - در شکایت از قرض
مرا قرض هست و دگر هیچ نیست
فراوان مرا خرج و زر هیچ نیست
جهان گو همه عیش و عشرت بگیر
مرا زین حکایت خبر هیچ نیست
هنر خود ندانم و گر نیز هست
چو طالع نباشد هنر هیچ نیست
عنان ارادت چو از دست رفت
غم و فکر برگ و دگر هیچ نیست
به درگاه او التجا کن عبید
که این رفتن در به در هیچ نیست
فراوان مرا خرج و زر هیچ نیست
جهان گو همه عیش و عشرت بگیر
مرا زین حکایت خبر هیچ نیست
هنر خود ندانم و گر نیز هست
چو طالع نباشد هنر هیچ نیست
عنان ارادت چو از دست رفت
غم و فکر برگ و دگر هیچ نیست
به درگاه او التجا کن عبید
که این رفتن در به در هیچ نیست
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲ - در عبرت از عاقبت کار شاه شیخ ابواسحاق
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴ - در مدح رکنالدین عمیدالملک وزیر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.