هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عظمت و شکوه سلطان تاج‌بخش جهاندار می‌پردازد که با عدالت و تدبیر، کشور را به اوج رساند. سپس، با ناگهانی شدن بلایایی، همه چیز از دست رفت و ویرانی جایگزین عظمت شد. در پایان، شاعر به ناپایداری دنیا و عبرت‌آموزی از این رویدادها اشاره می‌کند.
رده سنی: 15+ محتوا شامل مفاهیم عمیق تاریخی، اخلاقی و فلسفی است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناپایداری دنیا و عبرت‌آموزی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۲ - در عبرت از عاقبت کار شاه شیخ ابواسحاق

سلطان تاج بخش جهاندار امیر شیخ
کاوازهٔ سعادت جودش جهان گرفت

شاهی چو کیقباد و چو افراسیاب گرد
کشور چو شاه سنجر و شاه اردوان گرفت

پشتی دین به قوت تدبیر پیر کرد
روی زمین به بازوی بخت جوان گرفت

در عیش ساز و عادت خسرو بنا نهاد
در رسم و عدل شیوهٔ نوشیروان گرفت

ایوان و قصر و جنت و فردوس برفراشت
در وی نشست شاد و قدح شادمان گرفت

هر بنده‌ای که بر در او جایگاه یافت
خود را امیر خسرو صاحبقران گرفت

بنگر که روزگار چه بازی پدید کرد
نکبت چگونه دولت او را عنان گرفت

جوشی بزد محیط بلائی به ناگهان
ملک و خزانه و پسرش در میان گرفت

یا سوز و گریه‌ای که بهم برزد آن بنا
یا دود ناله‌ای که در آن دودمان گرفت

کان بوستان سرای که آئین و رنگ و بوی
خلد برین ز رونق آن بوستان گرفت

اکنون بدان رسید که بر جای عندلیب
زاغ سیه دل آمد و در او مکان گرفت

قصری که برد فرخی از فر او همای
سگ بچه کرد در وی و جغد آشیان گرفت

در کار روزگار و ثبات جهان عبید
عبرت هزار بار از این می‌توان گرفت

بیچاره آدمی چو ندارد به هیچ حال
نه بر ستاره داد و نه بر آسمان گرفت

خوشوقت مقبلی که دل اندر جهان نبست
واسوده خاطریکه ز دنیا کران گرفت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱ - در حل فال گوید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳ - در شکایت از قرض
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.