هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، شاعر بزرگ ایرانی، بیانگر احساسات عاشقانه و عرفانی است. شاعر از صبا (باد) می‌خواهد که به ساحل رود ارس برود و بر خاک آن وادی بوسه زند. او از فراق یارش می‌نالد و از عشق و هجران سخن می‌گوید. حافظ همچنین به عشق و مستی اشاره می‌کند و از هشیاران و مستان می‌گوید. در پایان، او از حضرت شاه (شاید اشاره به خداوند) درخواست می‌کند که نامش را بر زبان دوست بیاورد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق، هجران و مستی نیاز به تجربه و بلوغ فکری بیشتری دارند تا به درستی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۲۶۷

ای صبا گر بگذری بر ساحل رود ارس
بوسه زن بر خاک آن وادی و مشکین کن نفس

منزل سلمی که بادش هر دم از ما صد سلام
پرصدای ساربانان بینی و بانگ جرس

محمل جانان ببوس آن گه به زاری عرضه دار
کز فراقت سوختم ای مهربان فریاد رس

من که قول ناصحان را خواندمی قول رباب
گوش مالی دیدم از هجران که اینم پند بس

عشرت شبگیر کن می نوش کاندر راه عشق
شب روان را آشنایی‌هاست با میر عسس

عشق بازی کار بازی نیست ای دل سر بباز
زان که گوی عشق نتوان زد به چوگان هوس

دل به رغبت می‌سپارد جان به چشم مست یار
گر چه هشیاران ندادند اختیار خود به کس

طوطیان در شکرستان کامرانی می‌کنند
و از تحسر دست بر سر می‌زند مسکین مگس

نام حافظ گر برآید بر زبان کلک دوست
از جناب حضرت شاهم بس است این ملتمس
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.