هوش مصنوعی: شاه در آینه‌ای خود را می‌بیند و از تخت بلندش پایین می‌آید تا خود را در آغوش بگیرد. او تا دیرگاه خود را در آغوش می‌گیرد و هرگز از این کار سیر نمی‌شود، زیرا چگونه می‌توان از عمر سیر شد؟
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادها نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۷ - (کیقباد از دیدن برادر خود کیکاوس شادمان شد)

شاه به رویش چو نظر کرد چست
دید دران آئینه خود را درست

گرم فرو جست ز تخت بلند
کرد به آگوش تن ارجمند

داشت به آغوش خودش تا به دیر
سیر نشد، چون شود از عمرسیر؟!
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶ - (ناصرالدین محمود فرزند کهتر خود کیکاوس را با تحایف فرستاد)
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸ - ملاقات پدر و پسر لحظهٔ قران السعدین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.