هوش مصنوعی:
در این متن، تغییرات طبیعت با ورود آفتاب به برج سرطان توصیف شده است. چشمههای خورشید بسته میشوند، ابرها بالا میروند و سبزهها در صحرا گسترده میشوند. سیلاب از کوهها جاری میشود و زمین را آزار میدهد. برق در دشت میدرخشد و شالیزارها سرسبز میشوند. آب فراوان میشود و لشکری از آبهای تنگ به راه میافتد. ستوران در زمین فرو میروند و گاوها زمین را با سمهای خود میشکافند. در هر جایی که سپاه فرود میآید، جوی آب تنگ و کاه فراوان میشود.
رده سنی:
12+
متن دارای مفاهیم شاعرانه و توصیفات طبیعت است که ممکن است برای کودکان کمسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان و اصطلاحات قدیمی ممکن است برای نوجوانان و بزرگسالان جذابتر باشد.
شمارهٔ ۳۱ - (بازگشتن کیقباد بسوی دهلی )
کرد چو ره در سرطان آفتاب
چشمهٔ خورشید فرو شد باب
ابر سرا پرده به بالا کشید
سبزه صف خویش به صحرا کشید
تندی سیلاب ز بالای کوه
از شعب آورد زمین را ستوه
برق بهر سوی به تابی دگر
دشت بهر جوی بابی دگر
شالی سر سبز ندانم ز چیست
کاب گذشتش ز سر، آنگاه زیست
آب فراخی همه ره تا به گنگ
آمده لشکر همه از آب تنگ
پای ستوران به زمین در شده
گاو زمین را سم شان سر شده
بود بهر جا که نزول سپاه
تنگی جو بود و فراخی کاه
چشمهٔ خورشید فرو شد باب
ابر سرا پرده به بالا کشید
سبزه صف خویش به صحرا کشید
تندی سیلاب ز بالای کوه
از شعب آورد زمین را ستوه
برق بهر سوی به تابی دگر
دشت بهر جوی بابی دگر
شالی سر سبز ندانم ز چیست
کاب گذشتش ز سر، آنگاه زیست
آب فراخی همه ره تا به گنگ
آمده لشکر همه از آب تنگ
پای ستوران به زمین در شده
گاو زمین را سم شان سر شده
بود بهر جا که نزول سپاه
تنگی جو بود و فراخی کاه
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰ - (وداع پدر و پسر )
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲ - ( رسیدن کیقباد به دهلی )
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.