هوش مصنوعی: شاه با اسب خود رخش به دنبال موفقیت و قدرت می‌رود. صحنه‌ای باشکوه از حرکت او با سپاهیان و موسیقی توصیف شده است. زمین از حضور آنها سنگین می‌شود و جشن و پایکوبی برپا می‌گردد. در نهایت، شاه به دروازه دولت می‌رسد و شادی و نعمت به دست می‌آورد.
رده سنی: 15+ متن دارای واژگان و مفاهیم پیچیده و ادبی است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک و فرهنگ غنی فارسی دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تشبیه‌ها ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۳۲ - ( رسیدن کیقباد به دهلی )

رخش طلب کرد شه کام گار
شد بگهٔ چاشت به دولت سوار

از روش پیل کران تا کران
سر به سر اندام زمین شد گران

صف سیاه از علم سرخ وز رد
نسخهٔ دیباچهٔ نوروز کرد

شه بتهٔ چتر سیه می چمید
اول شب صبح دوم می‌دمید

شاه بدر وازهٔ دولت شتافت
دادبدر وازه کشادی که یافت

نغمهٔ مطرب زگلوگاه ساز
گوش نیوشنده همی کرد باز

ماه و شاخ چرخ زنان پای کوب
گشته به مو از ره شه خاکروب

بس که فشاندند ز هر سو نثار
فرش زمین شد ز در شاهوار
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱ - (بازگشتن کیقباد بسوی دهلی )
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳ - صفت دهلی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.