هوش مصنوعی:
این شعر در مورد برگ تنبول (پان) است که به عنوان یکی از بهترین نعمتهای هندوستان توصیف شده است. ویژگیهای آن شامل تیزی، تأثیرات آن بر بدن مانند کاهش بوی دهان و تقویت دندانها، و همچنین تغییرات رنگ و حالت آن در طول زمان ذکر شده است. همچنین به احترام و محبوبیت آن در بین مردم، از گدا تا شاه، اشاره شده است.
رده سنی:
12+
این متن یک شعر کلاسیک است که از زبان پیچیده و استعارههای ادبی استفاده میکند. درک کامل آن ممکن است برای کودکان زیر 12 سال دشوار باشد، اما برای نوجوانان و بزرگسالان قابل درک و لذتبخش خواهد بود.
شمارهٔ ۴۳ - در وصف جویدن «پان در هند»
بیره تنبول که صد برگ بست
چون گل صد برگ بیامد بدست
نادره برگی چو گل بوستان
خوبترین نعمت هندوستان
تیز چو گوش فرس تیزخیز
صورت و معنی به صفت هر دو تیز
تیزی ازو یافته گوش دگر
داد بهر گوش ز تیزی خبر
پر رگ و در رگ نه نشانی ز خون
لیک هم از رگ دودش خون برون
طرفه نباتی مکه چو شد در دهن
خونش چو حیوان بدر آید ز تن
خوردن آن بوئی دهن کم کند
سستی دندان همه محکم کند
سیر خورد گرسنه در دم شود
گرسنه را گرسنگی کم شود
از در تعظیم فتاده به هند
صد در تعظیم گشاده به سند
سرخی رویش ز سه خدمتگرش
چونه و فوفل شده رنگ آورش
طرفه که با این سه شریکش به پس
مرتبه و نام همون راست بس
گر چه که آبش به نوی هست بیش
کهنه شود بیش کند آب خویش
گر چه که از آب شود زرد رو
لیک ز زردیش بود آبرو
برگ که باشد به درختان فراخ
زود شود خشک چو افتد ز شاخ
برگ عجب بین که گسسته ز بر
وز پس شش ماه بود تازه تر
حرمتش از پیشگه و پائگاه
هم به گدا محترم و هم به شاه
چون گل صد برگ بیامد بدست
نادره برگی چو گل بوستان
خوبترین نعمت هندوستان
تیز چو گوش فرس تیزخیز
صورت و معنی به صفت هر دو تیز
تیزی ازو یافته گوش دگر
داد بهر گوش ز تیزی خبر
پر رگ و در رگ نه نشانی ز خون
لیک هم از رگ دودش خون برون
طرفه نباتی مکه چو شد در دهن
خونش چو حیوان بدر آید ز تن
خوردن آن بوئی دهن کم کند
سستی دندان همه محکم کند
سیر خورد گرسنه در دم شود
گرسنه را گرسنگی کم شود
از در تعظیم فتاده به هند
صد در تعظیم گشاده به سند
سرخی رویش ز سه خدمتگرش
چونه و فوفل شده رنگ آورش
طرفه که با این سه شریکش به پس
مرتبه و نام همون راست بس
گر چه که آبش به نوی هست بیش
کهنه شود بیش کند آب خویش
گر چه که از آب شود زرد رو
لیک ز زردیش بود آبرو
برگ که باشد به درختان فراخ
زود شود خشک چو افتد ز شاخ
برگ عجب بین که گسسته ز بر
وز پس شش ماه بود تازه تر
حرمتش از پیشگه و پائگاه
هم به گدا محترم و هم به شاه
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲ - صفت طعام هندی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴ - صفت زنان مطربهٔ هندی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.