هوش مصنوعی: این متن شعری از فرهاد است که با قدرت و عشق خود کوه را می‌کند و جوی آب ایجاد می‌کند. با دیدن یارش، نیرویش چند برابر می‌شود و یارش با وعده‌هایش دل او را خوشحال می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و اسطوره‌ای است که برای درک کامل آن، خواننده باید از بلوغ فکری و احساسی کافی برخوردار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

بخش ۲۲ - جوی کندن فرهاد به دستور شیرین در کوه بیستون

برون آمد چو صبح عالم افروز
بسان جوی شیر از چشمهٔ روز

به کوه انداختن فرزانه فرهاد
به کوه سنگ شد چون کوه پولاد

دل خارا به نیروئی همی کند
که در هر ضربتی جوئی همی کند

چو بر کارش فتادی چشم یارش
یکی را ده شدی نیروی کارش

به نظاره شدی گه گه پریروی
نشستی یک زمانی بر لب جوی

چو دیدی دستگاه کوه کن را
گزیدی پشت دست خویشتن را

امیدش را به وعده بند کردی
بدان وعده دلش خرسند کردی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۱ - خبر یافتن شیرین از عقد کردن خسرو شکر را و به صحرا رفتن و ملاقاتش با فرهاد
گوهر بعدی:بخش ۲۳ - آواره شدن فرهاد از عشق شیرین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.