هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید. او از سختی‌های کسب فضایل عشق و رندی می‌گوید و به عشقی اشاره می‌کند که جانش را سوزانده است. همچنین، از یاری و شوخی‌های معشوقه‌اش یاد می‌کند و به زیبایی‌های اخلاقی او اشاره دارد. در نهایت، شاعر از درد فراق و اشک‌هایش می‌گوید و آرزو می‌کند که معشوقه‌اش را دوباره ببیند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عشق، رنج و عرفان است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق و فراق نیاز به تجربه و بلوغ فکری بیشتری دارند تا به درستی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۳۰۷

هر نکته‌ای که گفتم در وصف آن شمایل
هر کو شنید گفتا للهِ دَرُّ قائل

تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول
آخر بسوخت جانم در کسب این فضایل

حلاج بر سر دار این نکته خوش سراید
از شافعی نپرسند امثال این مسائل

گفتم که کی ببخشی بر جان ناتوانم
گفت آن زمان که نبود جان در میانه حائل

دل داده‌ام به یاری شوخی کشی نگاری
مرضیّةُ السجایا محمودةُ الخصائل

در عین گوشه‌گیری بودم چو چشم مستت
و اکنون شدم به مستان چون ابروی تو مایل

از آب دیده صد ره طوفان نوح دیدم
وز لوح سینه نقشت هرگز نگشت زایل

ای دوست دست حافظ تعویذ چشم زخم است
یا رب ببینم آن را در گردنت حمایل
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.