هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق به جوانی خوشسیما و آرزوهایش سخن میگوید. او خود را عاشق، رند و نظرباز معرفی میکند و از هنرهایش میگوید. شاعر از خرقهی آلودهی خود شرمسار است و آرزو میکند که دلبرش او را بپذیرد. او همچون حافظ به خرابات میرود و امیدوار است که دلبرش او را در آغوش بگیرد.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عشق و عرفان است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم خاص ادبیات کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات دارد.
غزل شمارهٔ ۳۱۱
عاشق روی جوانی خوش نوخاستهام
وز خدا دولت این غم به دعا خواستهام
عاشق و رند و نظربازم و میگویم فاش
تا بدانی که به چندین هنر آراستهام
شرمم از خرقه ی آلوده خود میآید
که بر او وصله به صد شعبده پیراستهام
خوش بسوز از غمش ای شمع که اینک من نیز
هم بدین کار کمربسته و برخاستهام
با چنین حیرتم از دست بشد صرفه کار
در غم افزودهام آنچ از دل و جان کاستهام
همچو حافظ به خرابات روم جامه قبا
بو که در بر کشد آن دلبر نوخاستهام
وز خدا دولت این غم به دعا خواستهام
عاشق و رند و نظربازم و میگویم فاش
تا بدانی که به چندین هنر آراستهام
شرمم از خرقه ی آلوده خود میآید
که بر او وصله به صد شعبده پیراستهام
خوش بسوز از غمش ای شمع که اینک من نیز
هم بدین کار کمربسته و برخاستهام
با چنین حیرتم از دست بشد صرفه کار
در غم افزودهام آنچ از دل و جان کاستهام
همچو حافظ به خرابات روم جامه قبا
بو که در بر کشد آن دلبر نوخاستهام
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.