هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، شاعر بزرگ ایرانی، بیانگر نقدی بر ریاکاری و سالوس در جامعه صوفیان است. شاعر از کنار گذاشتن ظواهر فریبنده و روی آوردن به حقیقت و شادی واقعی سخن می‌گوید. او از رهایی از قید و بندهای دنیوی و روی آوردن به عشق و مستی معنوی صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مستی و نقد اجتماعی نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارند.

غزل شمارهٔ ۳۷۵

صوفی بیا که خرقه ی سالوس برکشیم
وین نقش زرق را خط بطلان به سر کشیم

نذر و فتوح صومعه در وجه می‌نهیم
دلق ریا به آب خرابات برکشیم

فردا اگر نه روضه ی رضوان به ما دهند
غلمان ز روضه ی حور ز جنت به درکشیم

بیرون جهیم سرخوش و از بزم صوفیان
غارت کنیم باده و شاهد به بر کشیم

عشرت کنیم ور نه به حسرت کشندمان
روزی که رخت جان به جهانی دگر کشیم

سر خدا که در تتق غیب منزویست
مستانه‌اش نقاب ز رخسار برکشیم

کو جلوه‌ای ز ابروی او تا چو ماه نو
گوی سپهر در خم چوگان زر کشیم

حافظ نه حد ماست چنین لاف‌ها زدن
پای از گلیم خویش چرا بیشتر کشیم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.