هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و مستی و جستجوی معنا در زندگی سخن می‌گوید. او از زهد عبوس فاصله گرفته و به دنبال لذت‌های معنوی و روحانی است. شاعر به عشق و مستی و ارتباط با معشوق و خداوند اشاره می‌کند و از زندگی با شور و اشتیاق سخن می‌گوید.
رده سنی: 18+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مستی و عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد یا نیاز به تفسیر داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۳۷۹

سرم خوش است و به بانگ بلند می‌گویم
که من نسیم حیات از پیاله می‌جویم

عبوس زهد به وجه خمار ننشیند
مرید خرقه ی دردی کشان خوش خویم

شدم فسانه به سرگشتگی و ابروی دوست
کشید در خم چوگان خویش چون گویم

گرم نه پیر مغان در به روی بگشاید
کدام در بزنم چاره از کجا جویم

مکن در این چمنم سرزنش به خودرویی
چنان که پرورشم می‌دهند می‌رویم

تو خانقاه و خرابات در میانه مبین
خدا گواه که هر جا که هست با اویم

غبار راه طلب کیمیای بهروزیست
غلام دولت آن خاک عنبرین بویم

ز شوق نرگس مست بلندبالایی
چو لاله با قدح افتاده بر لب جویم

بیار می که به فتوای حافظ از دل پاک
غبار زرق به فیض قدح فروشویم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.